پيام دوستان
+
همدمي و هم ،
وصله ي جان مني...
گاه گاهي نميفهمند ترا چرا ؟...
بدتر از دشمنيم...
اي عشق پس درد تو چيست ؟..
هم دوست نداري نشکنم...
گاهي جدا از مني....
گاهي زمينم ميزني...
غ..ر..آ
شاخه ي عشق
ديروز 2:45 صبح
+
.. خانه دوست..
ميداني ميدانم که باز تو را دارم...
مثل هرروز بپرسي که آيا ؟....
مثل ديروز تو را دوست دارم....
مهرباني هنوز پابرجاست! ....
مثل ماهي عاشقِ تنگِ آب....
که برايت سرودنها دارم....
عشق عشق است با زر بنويس....
بر لوحي که فلسفه بافي نيست! ....
به دور از هرگونه فريب دوستت دارم....
کوچه بينام و نشان راه به جايي نبرد....
من همان خانهٌ دوست را دوست دارم....
غ..ر..آ
عارفانه هاي يک دوست
ديروز 8:21 صبح

+
بايرام يئلي چارداخلاري ييخاندا
*نوروز گولي* قار چيچگي چيخاندا
آغ بولوتلار کوينکلرين سيخاندا
بيزدن ده بير ياد ايليه ن ساغ اولسون
دردلريميز قوي ديکلسون داغ اولسون
*استاد شهـ ـريار*
++++++
اين گل اواخر اسفند و دم دماي بهار در مياد لابلاي برفا توي کوهستان
ما بهش ميگيم *نـوروز گولي* يا همون گل نوروز
که نويد آمدن بهار رو ميده:)

عارفانه هاي يک دوست
ديروز 8:15 صبح
ترجمه منظوم شعر استاد: چون چارتاق را فِکنَد باد نوبهار/نوروزگُلي و قارچيچگي گردد آشکار/بفشارد ابر پيرهن خود به مَرغزار
وقتي که باد نوروزي در زمان خاص خود *آلاچيقها را واژگون ميکند و گل مخصوص نوروز از زير برف سر برميآورد*."چيچک" در ترکي هم به معناي* گل سرخ *است و هم به بيماري *سرخک* گفته ميشود، تشبيه آن به دليل دانههاي قرمز روي صورت سفيد کودکان است.وقتي که ابرهاي سفيد
عارفانه هاي يک دوست
03/12/24
+
..من همان آدمم..
.ميکشم موي سر دلبر را ،
.دانه دانه شانه با دلم ...
.سربه روي شانه ام بگذار،
دلبرم مستانه ام...
پس بزن از پيش چشمت ،
ابر تيره نازنين...
.تا تو برهم ميزني پلک ،
.ميشوم مستانه و ديوانهام...
.خم مکن ا?برو بخند. ،
. هر لحظه دل شادم کن...
. حرفهاي تازه برگو. ،
. بر من مجنونِ ديوانهام ...
امين يگانه
03/12/24

+
مترسک را دار زدند ، به جرم دوستي با پرنده که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه اي فروخته باشد، راست ميگفتي که اينجا”قحطي عاطفه”هاست
???????????
امين يگانه
03/12/24
+
اين فيد را ميزنم. در تاريخ 1400/1/26 بعد از اولين افطاري که در ماه رمضان خوردم.توي جايي که براي اولين بار دست به قلم که نه به کيبرد بردم. توي جايي که لذت بخش ترين ماه رمضون هاي مجازي زندگيم رو با واقعي ترين آدم هاي مجازي زندگيم صحبت مي کردم. هم توي عمومي و هم براي من نوجوون اون روزا يکم توي خصوصي. تو مُردي پارسي بلاگ و هيچ اميدي به احيايِ تو با آدماي قديمي نيست! ولي هنوزم خيلي دلم برات تنگ ميشه.
هما بانو
03/12/19
+
جاي تمام کاربر هايي که نيستند خالي !
دلم براشون خيلي تنگ شده
حتي بعضيا که باهام مشکل داشتن يا ميگفتن ازم بدشون مياد
ديشب داشتم پيام خصوصي هام رو ميخوندم
خيلي از خاطرات برام زنده شده
خاطرات چندين سال زندگي در دنياي مجازي
با بعضي از کاربر ها هيچ ارتباطي جز اين پيام رسان نداشتيم
حيف شد.
کاش نميرفتن.
هما بانو
03/12/19
+
سلام ارض ادب ... خيلي معذرت ميخوام ببخشد روم سياه خيلي خيلي ببخشيد من شرمندم اين حرفا ميزنم معذرت ميخوام روم به ديوار ببخشيد خيلي معذرت ميخوام شرمنده گلاب به روتون دور از جون ببخشيد خيلي معذرت ميخوام اين حرفا ميزنم.... شما خواب و زندگي نداري؟ :D
*ترخون بانو*
03/12/18
+
دانه هاي ِ تسبيح
نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو
در دست هاي ِ زني
که زير ِ تابوت را گرفته است
.
.
.
علي اسدالهي

*ترخون بانو*
03/12/12